مرد فقیرى بود که همسرش کره مى ساخت و او آنرا به یکى از بقالى های شهر می فروخت .

آن زن کره ها را به صورت دایره های یک کیلویى مى ساخت. 
مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مى خرید.
روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند 
هنگامى که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود،او از مرد فقیر عصبانى شد
 و روز بعد به مرد فقیر گفت:دیگر از تو کره نمى خرم،
 تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است.
مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت:ما ترازویی نداریم و 
یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار مى دادیم.
یقین داشته باش که:به اندازه خودت برای تو اندازه مى گیریم
 

 


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:کره , شکر , مرد , زن , , | 1:31 | نویسنده : ارشیا |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 10 صفحه بعد

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • حسابدار مجرب